رفتن به محتوای اصلی
یادداشت تبلیغی؛

شرح و تفسیر متن مناجات شعبانیه| قسمت دوم

تاریخ انتشار:
"مناجات شعبانیه" ازجمله دعای عارفانه با مضامین شامخ و محتوای قدسی است که خواننده مناجات آنچنان لذت روحی ومعنوی می برد و خود را در اوج بهجت و انبساط روحی می بیند که حاضر نمی شود آن لحظه نورانی را با هیچ چیز دیگر عوض نماید.

پایگاه اطلاع رسانی بلاغشرح و تفسیر متن مناجات شعبانیه، قسمت دوم

((مناجات شعبانیه دعای اهل وصال و اهل فراق)) 

(شرح فراز چهارم) 

((اِلهی اِنْ حَرَمْتَنی فَمَنْ ذَا الَّذی یَرْزُقُنی؟ وَ اِنْ خَذَلْتَنی فَمَنْ ذَا الَّذی یَنْصُرُنی؟اِلهی اَعُوذُ بِکَ مِنْ غَضَبِکَ وَ حُلُولِ سَخَطِک))

این فراز نخست از مناجات شعبانیه است که با ((الهی)) شروع شده است و امام العارفین علی علیه السلام سه نکته دقیق عارفانه درضمن مناجا ت باحق تعالی درمیان می گذارد:

نکته‌ اول؛ حیات معنوی و دنیوی انسان وابسته به رزق مادی غذا، لباس، خانه، و همانند آنها و رزق معنوی همانند: علم، تقوی، عرفان، آبرو، عزت در میان اجتماع و همانند آنهامی باشداگراین رزق ما دی ومعنوی به انسان برسد حیات انسان ادامه می یابد، چرابه حکم آیه( 85)سوره ذاریات :«إِنَّ اللّهَ هُوَ الرَّزّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتینُ: همانا روزی دهنده، تنها خداست که صاحب قدرت و اقتدار ابدی است))
و همچنین آیه(31) سوره (یونس) :((قُلْ مَنْ یَرْزُقُکُمْ مِنَ السَّماءِ وَ اْلأَرْضِ أَمَّنْ یَمْلِکُ السَّمْعَ وَ اْلأَبْصارَ وَ مَنْ یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَ یُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ وَ مَنْ یُدَبِّرُ اْلأَمْرَ فَسَیَقُولُونَ اللّهُ فَقُلْ أَ فَلا تَتَّقُونَ:بگو! چه کسی شما را از آسمان و زمین روزی می دهد؟ چه کسی است که به شما چشم و گوش عطا می کند؟ چه کسی، از مرده زنده و از زنده مرده برمی انگیزد؟ و چه کسی تدبیرِ امور را به عهده دارد؟ خواهند گفت:که خداوند. پس بگو! چرا تقوی پیشه نمی کنید. و در جای دیگر نیز می فرماید)) تمام این رزق های مادی. معنوی دردست قدرت حق تعالی است، و انسان چون سرسفره آماده و بی منت حق تعالی نشسته است و از رزق مادی و معنویش بهره می برد حیات دنیویش استمرار پیدا می کند و اگر حق تعالی بنده اش را از این رزقش محروم کند چه کسی می تواند رزق انسان را تامین کند از همین رو امام‌ در اولین بند از الهی نامه اش می فرماید: ((اِلهی اِنْ حَرَمْتَنی فَمَنْ ذَا الَّذی یَرْزُقُنی:معبود من! اگر تو محرومم کنی، کیست که روزیَم دهد؟)).

نکته دوم؛ عزت، آبرومندی و شوکت و نیز ذلت و خواری به حکم آیه مبارکه :((:قُلِ اللّهُمَّ مالِکَ الْمُلْکِ تُوءْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ. (آل عمران: 26) بگو! بار خدایا ای پادشاهِ مُلکِ هستی، تو هر که را که خواهی مُلک و سلطنت عطا می کنی و از هر که خواهی، سلطنت را می گیری، و هر که را خواهی عزت دهی و هر که را خواهی خوار می کنی. تمامِ خیر، تنها به دستِ توست. به درستی که تو بر هر چیزی توانایی.))
در دست قدر ت الهی است که زمینه شوکت، قدرت، عزت برای بنده فراهم می گردد، عزتی که خدا به بنده اش بدهد هیچکس و هیچ قدرتی نمی تواند ان را از بنده بگیرد، وهمچنین ذلت، خواری و ازچشم همه افتادن بنده نیز به ید و قدرت حضرت باریتعالی است، از همین رو امام العارفین در این فراز می فرماید: ((وَ اِنْ خَذَلْتَنی فَمَنْ ذَا الَّذی یَنْصُرُنی؟ و اگر تو خوارم نمایی چه کسی یاریم خواهد کرد))

نکته سوم؛ غضب در مناجات امام العارفین به معنای تغییر نفسانی نیست که به انسان نسبت داده می شود بلکه غضب الهی به معنای((عقاب وعذاب)) است، یعنی اگر بنده خدا گرفتار معصیت شد و آلوده به گناه گردید، خداوند وی را از رحمت واسعه اش محروم می کند و با عذابش وی را به سختی مجازات می نماید، دلیل براین معنا که غضب به معنای 
((تغییرنفسانی)) در حق تعالی نیست، علاوه براینکه از نظر عقلی این معنا برای خدا محال خواهد بود، روایتی است که عَمْروبن عُبَیْد به امام باقر علیه السلام عرض کرد: فدایت شوم، معنیِ غضب در آیه: «و مَنْ یَحْلِلْ عَلَیْهِ غَضَبی فَقَدْ هَوی :» چیست؟ امام علیه السلام فرمود: غضب، همان عقاب و عذاب خداست و ادامه داد: هرکس پندارد که خداوند از حالی به حالی در می آید، او را همانند مخلوقاتش قرار داده وصفت آفریده ها را برای او آورده است. همانا خداوند را چیزی تحریک نمی کند تا او را تغییر دهد: توحیدصدوق، ص 164))

همچنین از امام صادق علیه السلام روایت شده: ((رضای خداوند، همان ثواب او و غضب او، همان عقاب و عذاب اوست؛ بدون آنکه چیزی در او نفوذ کند تا اینکه موجب هیجان او گشته و او را ازحالی به حالِ دیگر تغییر دهد:همان،ص165))
و اگر خشم و غضب الهی تبدیل به سخط شود یعنی به قهری که دیگر قابل آشتی پذیر نیست غضب بسیار سخت خواهد بود و همه پل های پشت سر خراب خواهد شد از همین رو امام علیه السلام در این فراز از مناجات شعبانیه خطاب به حق تعالی می فرماید من به تو پناه می برم از آن لحظه ای که ((غصبت)) به ((سخط)) یعنی قهر آشتی ناپذیرتبدیل شود: ((اِلهی اَعُوذُ بِکَ مِنْ غَضَبِکَ وَ حُلُولِ سَخَطِکَ: معبود من! از غضب تو و فرود آمدن خشم تو به تو پناه می برم.)) 

 (شرح فراز پنجم)
((اِلهی اِنْ کُنْتُ غَیْرَ مُسْتَأْهِلٍ لِرَحْمَتِکَ فَاَنْتَ اَهْلٌ اَنْ تَجُودَ عَلَیَّ بِفَضْلِ سَعَتِکَ، اِلهی کَاَنّی بِنَفْسی واقِفَةٌ بَیْنَ یَدَیْکَ وَ قَدْ اَظَلَّها حُسْنُ تَوَکُّلی عَلَیْکَ فَقُلْتَ ما اَنْت َاَهْلُهُ وَ تَغَّمَدْتَنی بِعَفْوِک)) 
در این فراز دوم امام علی علیه السلام درمناجاتش دو نکته مهم و لطیف عرفانی قابل تامل و رنگ را با ذات اقدس الهی درمیان می گذارد؛

نکته اول؛ عرفانی، لطیف و زیبای در این فراز دوم این است امام العارفین علی علیه السلام ازحق تعالی درخواست می کند که در قیامت و در مقام محاسبه اعمال، به دلیل کمبود و نقصی که در اعمال بنده و عبدش وجود دارد باوی رفتار نکند چرا که بنده عاصی خود را دست خالی دیده و شایسته عفو وگذشت نمی بیند، بلکه ازموضع خدائیش که آمیخته از جود و رحمت واسعه است با عبدش معامله کند، و به بیان دیگر پیام و درسی عرفانی که این فراز درخود جا داده این است عبده و بنده وقتی که در برابر خدا می گیرد باید از حق تعالی مسئلت و درخواست کند که باوی آنگونه که شایسته حق تعالی است معامله کند چرا که اصل هستی بر پایه رحمت عامه خدا به وجو د آمده است نه به دلیل حقی که موجودات داشتند پس اگربنده خطاء کار صلاحیت عفو ندارد خدا با رحمت واسعه اش با او معامله کند نه آنگونه که عبدش هست، چراکه پرونده بنده پر از معصیت وخطاء است و در این محاسبه بنده خودرا بازنده می بیند، این همان نکته لطیفی است که در تمام مناجات و دعا های ماثوره از ائمه اطهار تکرارشده است، از همین رو امام‌ سجاد در دعای عارفانه ابوحمزه ثمالی اینگونه مناجات می کند و می گوید: 

((مَولانا فَقَدْ عَلِمْنا ما نَسْتَوْجِبُ بِاَعْمالِنا وَ لکِنْ عِلْمُکَ فینا و عِلْمُنا بِاَنَّکَ لا تَصْرِفُناعَنْکَ وَ اِنْ کُنّا غَیْرَ مُسْتَوْجِبینَ لِرَحْمَتِکَ فَاَنْتَ اَهْلٌ اَنْ تَجُودَ عَلَیْنا وَ علی الْمُذْنِبینَ بِفَضْلِ سَعَتِکَ فَامْنُنْ عَلَیْنا بِما أَنْتَ أَهْلَهُ:مولای ما! ما می دانیم که به سبب اعمال ناشایست خود، چیزی جز محرومی از رحمتت را مستحق نیستیم، لکن اینکه تو به احوال ما و فقر و بیچارگی ماآگاهی و اینکه می دانیم که از درگاه فیضت محروم باز نمی گردیم، ما را به درگاه کَرَمت امیدوار می کند و اگر چه مستوجب رحمت تو نمی باشیم، اما توشایسته آنی که بر ما و گنه کاران به فضل و رحمتِ وسیعت، جود و بخشش کنی. پس تو به آنچه سزاوار بزرگواری توست بر ما احسان فرما.))

و امام علی علیه السلام در این مناجات شعبانیه درخواستش همین است حق تعالی با رحمت واسعه اش نظر به عبدش داشته باشد هرچند اعمال بنده شایسته حضرتش نیست ازهمین رومی فرماید:((اِلهی اِنْ کُنْتُ غَیْرَ مُسْتَأْهِلٍ لِرَحْمَتِکَ فَاَنْتَ اَهْلٌ اَنْ تَجُودَ عَلَیَّ بِفَضْلِ سَعَتِکَ:معبود من! اگر من شایستگی دریافت رحمت تو را ندارم، از تو سزاوار است که با گشایش پهناورت بر من ببخشایی))
نکته دوم؛ عرفانی بسیار لطیف وقابل تامل این است همانگونه که به حکم قرآنی درمسیرزندگی دنیوی یکی از اسباب موفقیت درامو مادی ومعنوی ((توکل)) بر ذات باریتعالی است، یعنی در دستیابی به هرکار مادی یامعنوی بعد از تلاش وهمت وبکار گرفتن اسباب ومسببات بایست نتیجه کار به ذات اقدس الهی سپرد، چراکه:((: «و مَنْ یَتَوَکَّلُ عَلَی اللّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ؛ هر که به خداوند توکّل کند، خدا او را کفایت می کند.:طلاق: 3)

درمسائل اخروی نیز باید این چنین بود که پس از اعتراف به لغزش ها وتوبه ازگذشته خویش، عفو وگذشت ازاین خطا ها درعالم آخرت را بایست به ذات اقدس الهی سپرد وبه وی توکل نمود، چراکه بعید است حق تعالی باان رحمت واسعه اش عبد این چنینی را دراین لحظه سخت که محتاج به عفو اوست مورد عفو قرار ندهد ازهمین رو امام‌ العارفین علی علیه السلام دراین فراز ازمنا جات شعبانیه اینگونه مناجات می کند:((اِلهی کَاَنّی بِنَفْسی واقِفَةٌ بَیْنَ یَدَیْکَ وَ قَدْ اَظَلَّها حُسْنُ تَوَکُّلی عَلَیْکَ فَقُلْتَ ما اَنْت َاَهْلُهُ وَ تَغَّمَدْتَنی بِعَفْوِک: معبود من! می بینم که نزدیک است نفس من در محضرت و رو در روی تو قرار گیرد، در حالی که بر نفس من نیکویی توکلم بر تو، سایه افکنده است. تو هر آنچه که سزاوار است می گویی و مرا در عفو و چشم پوشی خود غرق می کنی.))

شرح فراز ششم

اِلهی اِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ اَوْلی مِنْکَ بِذلِکَ وَ اِنْ کانَ قَدْدَنا اَجَلی وَ لَمْ یُدْنِنی مِنْکَ عَمَلی فَقَدْ جَعَلْتُ الْاِقْرارَ بِالذَّنْبِ اِلَیْکَ وَسیلَتی

دراین فراز ازمنا جات شعبانیه دونکته عرفانی لطیف را امام العارفین امام علی علیه السلام درقالب مناجات بیان فرمودند:

1- خداوندشایسته دربخش وعفو بندگان

نکته اول؛ لطیف عرفانی وبسیار پرمعنا دراین فراز ازمنا جات شعبانیه این است اگرچه سفیدی موی سرو صورت، تبش قلب، فشار خون، ناتوان بلندشدن ازجا نشانه نزدیکی مرگ است دیگر راهی برای جبران خطاء ازگذشته باقی نمانده است ولی عفو حق تعالی آخرین امید است و اگر عفو کردن ازخطاء، از بندگان نسبت به یکدیگر ارزش است پس چه کسی اولی تر وشا یسته تر ازخدا است که عبد گناهکاری که اعتراف به قصورداردو کارهایی که می توانست انجام بدهد کوتاهی کرده انجام نداده است واعتراف به تقصیردارد یعنی واجباتی که می توانست انجام بدهد نداد، و محرماتی که می توانستمرتکب نشود جرئت پیداکرده انجام داده است مورد عفو وبخشش خودش قرار دهد، چراکه ازگناه بند ضرری متوجه حق تعالی نشده است، واز تنبیه ومجازات بنده هم چیزی براو حق تعالی افزوده نمی شود، وازمجازات بنده هم لذتی نمی برد پس اوست که دارا ی رحمت واسعه است، واولی درعفو وبخشش بنده می باشد، ازهمین رو دراین فراز از مناجات شعبانیه امام علی علیه السلام می فرماید:((اِلهی اِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ اَوْلی مِنْکَ بِذلِکَ:معبودِ من! اگر از من درگذری چه کسی از تو شایسته تر به گذشت می باشد)) 

2- اعتراف به قصور و تقصیر

نکته دوم؛ هرچند ازدید گاه اسلامی اعتراف وابراز گناه درنزد دیگران مورد مذموم است‌‌؛ ولی در پیشگاه ذات باریتعالی اعتراف به گناه نه تنها مذمت نشده است، بلکه این اعترا فات به گناه پیش از رسیدن مرگ موجب حسن عاقبت وزمینه صفای باطن وتحول درونی را فراهم می کند،وبه این معنا که گنه کار درمقام توجیه وفراافکنی نیست ونمی خواهد همه این خطاء ها را به حساب مقدرات الهی بگذارد مسؤلیت همه انهار ا به عهده می گیرد چون می داند خداوند برهمه امور واقف واگاه است پس توفیق اعتراف به گناه درخلوت باخدااولین گام به قرب الهی است ونشان می دهد که شخص تاچه میزان معرفت به حق تعالی دارد که خوداعتراف به گناه وتوجیه نکردن را وسیله ای برای قرب به حق تعالی می داند، ازهمین رو امام‌ علی علیه السلام می فرماید اگر اعمال دیگرم نتواند مرابه تو نزدیک کند من اعتراف به گناه پیش ازمرگ را وسیله ای برای تقرب قرار می دهم: ((وَ اِنْ کانَ قَدْدَنا اَجَلی وَ لَمْ یُدْنِنی مِنْکَ عَمَلی فَقَدْ جَعَلْتُ الْاِقْرارَ بِالذَّنْبِ اِلَیْکَ وَسیلَتی.:واگر عمرم به سر رسیده باشد و هنوز عملم موجبِ قُرب به تو نشده باشد اقراربه گناهانم را نزد تو وسیله و دستاویزِ قُربِ به سمت تو قرار می دهم. ))

دیدگاه‌ها

خدیجه لعل گلستانی 14:27 - 1400/12/17

خدا اجرتان دهد و توفیقاتتان را روزافزون نماید.

خدیجه لعل گلستانی 14:28 - 1400/12/17

بسیار مفید و ارزنده

فائزه زمانی 22:41 - 1401/12/04

بسیار عالی
خیلی عالی هستش 👌👌👌👌

اذر ازادگان 20:42 - 1401/12/18

درود بر کسانی که با تفسیر و شرح دعاها نور عقل ادمیان را بالا می برند .
سپاسگزارم

پورخاقان 06:15 - 1401/12/20

سلام وخدا قوت عاقبت بخیری برشما آرزو دارم بسیار زیبا پرمعنا

ناشناس 15:59 - 1402/11/28

.خیلی عالی بود

راضیه عسکری منفرد 03:07 - 1402/12/24

خیلی بهره بردم قراره این مطالب و برا دیگران بیان کنم خدابر علم و عمل صالح شما وما بیفزاید

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.